دانلود رایگان فیلم Without a Paddle Natures Calling
فیلم بدون پارو : ندای طبیعت
زک و بن از دوران ابتدایی بهترین دوستان یکدیگر بودهاند. آنها همان "دو نفر"ی بودند که همه میشناسند، مخالف هم، اما در عین حال همان کودک بودند. دوستیشان تا دوران دبیرستان ادامه یافت. زک همیشه آنها را به دردسر میانداخت به دلیل زندگی بیخیالش، و بن به همهچیز بیتوجه بود و عاشق دختری شده بود که رویایش بود. درست زمانی که بن جسارت پیدا کرد تا به او نزدیک شود، او از محله رفت و این موضوع برای سالها بن را غمگین کرد. دوازده سال بعد، بن و زک که حالا در میانههای دهه ۲۰ زندگیشان هستند، هنوز دوستان نزدیکند اما به دلیل انتخابهای مختلف در زندگی از هم دور شدهاند. بن بیش از حد کار میکند و وقتش را برای انجام چیزهایی که دوست دارد صرف نمیکند. او شبانهروز خود را در یک دفتر وکالت دفن کرده است. تنها چیزی که خارج از کار به آن توجه دارد، عشق مادامالعمرش به دختری است که سالها پیش در دبیرستان ملاقات کرده است. زک، که فردی آرام و راحت است و از هر کاری که انجام میدهد لذت میبرد، روزهایش را با خوشحالی در خانه سالمندان مراقبت از افراد مسن سپری میکند. مشکل تنها زک این است که همیشه حرف دلش را میزند و گاهی تا زمانی که خیلی دیر نشده، متوجه عواقب کلمات یا کارهایش نمیشود. زک دلتنگ وقتگذراندن با دوستش است، اما نمیداند چگونه او را بیدار کند تا دوباره شروع به زندگی کند. فرصت زک وقتی به دست میآید که یک بیمار در حال مرگ در خانه سالمندان از او میخواهد تا نوهاش را پیدا کند، نوهای که او به شدت میخواهد قبل از مرگ او را ببیند. وقتی زک عکس او را میبیند، چشمانش را باور نمیکند! او همان دختر گمشده بن است، هدر. او برای نجات محیط زیست به جنگل رفته و هفت سال است که مفقود شده است. زک بن را قانع میکند که مدتی از کارش مرخصی بگیرد و این ماجراجویی را آغاز کند. اگر آنها هدر را پیدا کنند، بن بالاخره میتواند به او بگوید که در تمام این سالها چه احساسی نسبت به او داشته است! دو دوست ما به همراه پسر عموی بریتانیایی هدر، نیگل، به سمت رودخانه میروند تا ببینند آیا او واقعاً زنده است و در درختان زندگی میکند یا نه. در طول راه، آنها باید دوباره به عنوان دوستان با هم ارتباط برقرار کنند و موانع زیادی را پشت سر بگذارند، از جمله برخی از مردم مست، تپهنشینهای وسواسگونه، یک رودخانه تسخیر شده، یک ارتش از سنجابها، یک نابغه دیوانه و دو آدمبد، که به طور مخفیانه نیگل را دنبال میکنند. همه اینها برای دوباره شروع کردن یک دوستی و پیدا کردن آن دختری که از دست رفته است.